دختر بودن یا پسر بودن. مسئله این است.
اینجا توی قلب من یه جشن برپاست یه جشن باشکوه و بزرگ به بزرگی اتفاقی که درونم جریان داره. به بزرگی اتفاقی که قهرمانش تو هستی کوچولوی من. عزیز من مامان می خواد یه رازی رو با همه در میون بذاره ولی دوست داره تو فعلا گوشاتو بگیری تا از این قسمتش خبر دار نشی.
راستش من هیچ وقت فکر نمی کردم که صاحب پسر بشم یعنی تو تصورات و رویاهام همیشه دختر بود. ولی از وقتی که خدا فرصت بودن رو به تو عزیز دلم داد و موهبت مادری رو به من با خدای خودم عهد کردم که فقط سلامتت برام مهم باشه و به دختر یا پسر بودنت فکر نکنم. نمی دونم چرا همش فکر می کردم و شاید الان هم با وجود تمام تلاشم برای پاک کردن این تصور از ذهنم این تفکر رو دارم که دختر باوفاتر از پسر هست و بیشتر برای آدم می مونه. دوستای من که دارید مطلبمو می خونید دوست دارم اگه صاحب دختر یا پسر هستید و با این دست افکار سر و کار داشتید نظرات خودتونو بهم بگید و این مامان جاهل رو کمک کنید البته ناگفته نمونه که با تمام وجود و با تمام عشقم به خدا